کد مطلب:26783
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:31
آيا اسلام با دموكراسي ـ به مفهوم امروزي آن ـ مطابقت دارد؟ چرا؟
براي پاسخ لازم است مقدمه اي بيان گردد. چنان كه در پاسخ سؤال هيجده گفته شد, دموكراسي كه ريشهء آن به معناي توده و عامهء مردم است , از اصطلاحاتي است كه در يونان قديم درمورد نظام سياسي استعمال مي شد كه ادارهء حكومت در اختيار اكثريت آراي مردمي است كه طبق قانون حق رأي دادن دارند. اما آيا در غرب امروز, دموكراسي سياسي و اجتماعي به مفهوم واقعي آن وجود دارد و اركان اساسي نظام حكومتي آن با آراي مردم از طريق انتخابات مشخص مي شود؟ اين سؤالي است كه حتي خوشبين ترين افراد باديدگاه سطحي نگر خويش نمي توانند وجود دموكراسي را در غرب باور كنند. رجوع به آراي مردم تا آن جايي ارزشمند است كه نتيجهء آن مطلوب سياست گزاران زورمند و زرمند باشد, اما اگر نتيجهء آن همانند آن چه كه درانتخابات الجزاير و تركيه اتفاق افتاد و مسلمانان بيش ترين رأي را داشتند, رهبران مسلمان آنان محاكمه و زنداني مي شوند و مقاومت مردم با وحشي گري در هم كوبيده مي شود. در نيكاراگوئه و پاناما, با پياده كردن نيروي نظامي ولشكركشي رهبر آن را دستگير مي كنند و به امريكا مي برند. آيا انتخابات اخير رياست جمهوري آمريكا, كوس رسوايي دموكراسي غربي را بر ملا نكرد؟
آيا اخراج دانش آموزان با حجاب از مدارس فرانسه و انگليس و آلمان به جرم حجاب , مفهومش اين نيست كه انسان ها در جوامع غربي فقط آزادند آن گونه باشند كه به آن ها گفته مي شود, نه آن گونه كه خود مي خواهند؟ به بيان ديگر: انسان در جامعهء غربي آزادي فساد اخلاقي , همجنس بازي و... را دارد, اما آزاد نيست و حق ندارد حرمت اخلاق انساني را پاس دارد و بر پايهء معتقدات خويش نوع لباس خود را انتخاب كند.
آيا محاكمه و جريمه و زنداني كردن يك نويسنده و محقق در غرب به جرم اين كه او را در كتاب خويش نوشته است , به معني آزادي قلم است ؟
آيا هياهوي بين المللي كه در مورد سلمان رشدي به راه انداخته اند, بيان نمي كند كه واژه هاي مقدسي همانندآزادي , دموكراسي , حقوق بشر, حرمت بيان و قلم و... همگي شعارهايي است براي تحت فشار قرار دادن كشورهايي كه سياست خودشان را با سياست استعمار هماهنگ نمي كنند؟
ديدگاه اسلام در مورد دموكراسي
در هر امري بايد به متخصص و كارشناس آن رجوع نمود. به همين دليل ديدگاه اسلام شناسي را در اين موردمطرح مي كنيم كه در اعماق اقيانوس اسلام , غوّاصي نموده است ; يعني ديدگاه حضرت امام خميني (ره ) را.
امام ره مي فرمايد: .(1)
و در جاي ديگر مي فرمايد: . و در مصاحبه با راديو ـ تلويزيون هلند مي فرمايد:
ممكن است دموكراسي مطلوب ما, با دموكراسي هايي كه در غرب هست , مشابه باشد, اما آن دموكراسي اي كه مامي خواهيم به وجود آوريم , در غرب وجود ندارد. دموكراسي اسلام , كامل تر از دموكراسي غرب است >.(2)
بنابراين امام ره به عنوان يك متفكر اسلامي و اسلام شناسي فقيهي كه صاحب نظر در معارف اسلام , است , اسلام را موافق دموكراسي مي دانند و خود نيز آن را مي پذيرند, اما در مقام نقد و انتخاب , اين مفهوم را دچار تحول مي نمايندو مفهوم جديدي از آن ارائه مي دهد و لذا مي فرمايد: .(3)
امام (ره ) معتقد است دموكراسي , حق طبيعي و فطري انسان است و هيچ كسي حق استبداد و ديكتاتوري ندارد:.(4)
اما امام (ره ) مشروعيت و مبناي اين حق را, خدا و قوانين الهي مي داند و لذا مي فرمايد: .(5)
و در توضيح آن مي فرمايند: .(6)
جهت مطالعه و آشنايي بيش تر به مفهوم و حدود آزادي و دموكراسي در اسلام به كتاب هاي زير مراجعه شود: 1سيري در سيره نبوي , ص 251ـ 259
2 آشنايي با قرآن , ج 3
هر دو كتاب از شهيد مرتضي مطهري ره است .
(پـاورقي 1.پيام انقلاب , ج 2 ص 200(ناشر پيام آزادي ).
(پـاورقي 2.پيام انقلاب , ج 2 ص 110
(پـاورقي 3.همان , ص 184
(پـاورقي 4.نوسازي جامعه از ديدگاه امام
(پـاورقي 5.همان .
(پـاورقي 6.همان , ص 188
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.